اون شب هم نباید با داداشم گرم می‌گرفتم - نباید بیش‌تر از اون چیزی که تو دلم بود بهش می‌گفتم، بیش‌تر از میزانی که برام وقت می‌ذاره براش وقت می‌ذاشتم. 

وقتی مامان بهم گفت که داداش قبل از پرواز به سوئد، پنج دقیقه توی فرودگاه باهاش اسکایپ کرده مدت زیادی ساکت موندم، واقعا برای من مهم نیست که دیگه داداش توی کدوم فرودگاهه، توی کدوم شهر اروپاست. داداش رفته؛ و وقتی هم که بود داداش من نبود - اون برادر کارشه، نه برادر من.


در پی فهم زبان‌های جدید

خون و اسپرم، دست در دست هم

دهان‌اش دوختم - جان لنون را.

داداش ,توی ,اون ,نباید ,فرودگاه ,وقت ,توی کدوم ,بیش‌تر از ,دیگه داداش ,داداش توی ,کدوم فرودگاهه،

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نوشته های مفید فروشگاه کارکرده مشاوره تحصیلی مهی وال کتاب اخلاق حرفه ای در مدرسه فرامرز قراملکی مشاوره خانواده دانلود جدیدترین برنامه سالانه سال 97 مدرن دکور ورزش بانوان مشاور کسب و کار